آشوب فکری

طوفان فکری که بچه های سیستم های اطلاعاتی و نرم افزار و مدیریت و سایر رشته ها ازآن صحبت می کنند با آشوب فکری کاملاً متفاوت است در اولی یک مسئله حل نشده یا محتاج اصلاح وجود دارد که با طرح آن ذهن شنونده را به چالش می کشند تا در مورد راه های متعدد حل مسئله بیندیشد و فکری جدید خلق کند یا راه قدیمی را اصلاح نماید اما امان از آشوب فکری. یک راه تو در تو که انتهایش هیچستان است و آنچنان ذهن را مشغول میکند که در واقع طرف نمی اندیشد بلکه فقط در مواجهه با چاله چوله ها جاخالی میدهد تا در آن سقوط نکند. اما در نهایت خسته و درمانده ذهن تسلیم شده و نتیجه آن تن دادن به هر حشیشی ست. در این نوع آشفتگی ذهنی دیگر کلماتی مثل شرافت ، ادمیت، پاکدامنی ، فرهنگ و آزاداندیشی بی معناست درست مثل شهر کورها هر کس دستش برسد برای نجات خود به هر چیزی دست میزند و از روی سایر انسانها براحتی رد شده و صدای هیچ اه و ناله ای را نمیشنود . حالا وضع من هم همینطور است پوشک گران است و گیر نمی اید لبنیات بی کیفیست و گران . میوه و سبزی بی کیفیت و گران شده کوفت و زهرمار جمع شده تا نرخش با دلار عوض شود. خدمات انسانها به هم با چشم داشت بالا و بدون کیفیت عرضه می شود.انگار مروت رنگ باخته و جوانمردی مرده است. خدا به ما رحم کند .

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.