انچه گذشت

تقریبا میل به زندگی ندارم مثل یک گیاه شده ام فقط نفس میکشم.غذا و اب را باید بدهند برگهایم را باید بشویند.دیگر کسی نمی خواهد قلمه ام بزند وتکثیرم کند طراوت وشادیم را ازدست داده ام.سنم بالا رفته و ناتوانتر شده ام.سرم را نمی توانم با غرور بالا نگه دارم مدام پوشکم و مدام عفونت.هفته گذشته دکترهای مغز واعصاب و کلیه و سونوگرافی امعا و احشا رفته ام و نتیجه این شد انتی بیوتیک ده روز برای رفع عفونت ازمایش مجدد ادرار نوار مثانه و بازهم فیزوتراپی بی نتیجه.بدترین مصیبت دفع مدفوع است اگر برادرم یا پرستارم باشند مرا روی لگن گذاشته و مادرم میشوید و لگن را میبرد اما بدبختی زمانی بیشتر میشود که کسی نباشد و انوقت پوشک الوده و باز هم اگر کسی نباشد تنها با دستمال مرطوب پاک میشوم و ادامه عفونت.پرستارم رفته به گفته خودش شوهر معتادش چون چشم به مزد او دارد سرکار نمی رود.دیروز یکی امد اما نشد من قد بلند و چهارشانه ام و او کوتاه بود و لاغر. خلاصه دنبال پرستارم. آنتی بیوتیک ها نزدیک به اتمام است اما حوصله دکتر رفتن ندارم از سوسن خبری ندارم اما یکی دو هفته پیش ویولت زنگ زد و حالش نسبتا خوب بود یک روز ارزو کردم یا داروی قطعی بیماری ام اس پیدا شود و یا همه ام اسی ها بمیرند شاید خنده دار باشد اما دوست ندارم برای دیگران آرزوی بدی داشته باشم.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «انچه گذشت»

  1. رهگذر می‌گوید:

    سلام
    امیدوارم خوب باشید
    انشالله همه مشکلات رفع بشه و…..
    .
    در رنجی که ما می بریم ،
    درد نه تنها در زخم هایمان ، که در اعماق دل طبیعت نیز حضور دارد ؛
    در تغییر هر فصل – کوهها ، درختان و رودها ظاهری دگرگونه می یابند ،
    همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربیات و احساساتش تحول می یابد ؛
    در دل هر زمستان ، تپشی از بهار ؛
    و در پوشش سیاه هر شبی ، لبخندی از طلوع نمایان است. (جبران خلیل جبران)
    .
    .
    یکی چه زیبا گفت:
    اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد ،
    چرا ما انسان ها باور نداشته باشیم که روزی خواهیم توانست به هرآنچه می خواهیم ، دست یابیم ؟!
    .
    .
    به يقين با هر سختی آسانی است ،
    آری ، مسلما با هر سختی آسانی هست.(سوره الشرح ، آیه ۵ و ۶)
    .
    ای انسان ، تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی ،
    و او را ملاقات خواهی کرد.(الانشقاق/6)
    .
    بر خداوند عزيز و رحيم توکل کن.(الشعراء/217)
    او خداوندی است که از پنهان و آشکار با خبر است ،
    و شکست‌ناپذير و مهربان است.(السجده/6)

      

    [پاسخ]

  2. رهگذر می‌گوید:

    پروردگاراا ، اگر ما فراموش يا خطا کرديم ، ما را مؤاخذه مکن
    پروردگاراا ، تکليف سنگينی بر ما قرار مده ،
    آن چنان که (به خاطر گناه و طغيان) بر کسانی که پيش از ما بودند قرار دادی
    پروردگاراا ، آنچه طاقت تحمل آن را نداريم بر ما مقرر مدار ،
    آثار گناه را از ما بشوی و ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده ،
    تو مولا و سرپرست مائی.(البقرة/286)

    آمین.

      

    [پاسخ]

  3. هدایت می‌گوید:

    :((

      

    [پاسخ]

  4. mona می‌گوید:

    :(
    ای خدا..دست نسیم رو بگیر..

      

    [پاسخ]

  5. آیدا می‌گوید:

    نسیم جانم، حالتون رو خوب درک می کنم…
    باهاتون تماس میگیرم. برای یکی از مشکلاتتون که سال ها مشکل خودمم بود راهی پیدا کردم. زنگ میزنم توضیح میدم

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.