سالی که گذشت 2

3-پاییز بیماریم شدت یافتم فیزیوتراپم رفت کانادا.کاردمان گرانی که خانه می امد یافتم اما توانایی هایم افزایش نیافت.برادرم کاری که واسش با هزار منت جور کرده بودم به بهانه شرکت در  کلاس فوق لیسانس و در واقع برای دیدن دختری که به انها ادبیات درس میداده و برادرم بدلیل مشکلات عدیده او که شبیه ماست او را واسه ازدواج انتخاب کرده ول کرد و مرا نگران ادامه دارد

 

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «سالی که گذشت 2»

  1. آیدا می‌گوید:

    سلام نسیم عزیزم
    خوب هستید؟
    سال نو مبارک باشه. امیدوارم سالی سرشار از شادی و سلامتی و موفقیت در پیش داشته باشید.
    ببخشید وظیفه ی من بود که برای عرض تبریک بیام ولی شما پیشدستی کردین. شرمنده ی محبت تون هستم.
    شاد باشید و سلامت…

      

    [پاسخ]

  2. آیدا می‌گوید:

    نسیم جان
    پارسال من از شما خیلی غافل شدم. اگر برای تنظیمات وبلاگتون احتیاج به چیزی دارین من در خدمتم… :)

      

    [پاسخ]

    milad پاسخ در تاريخ آوریل 5th, 2013 6:49 ق.ظ:

    salam…hale shoma khobe……sharmande man adrese webloge shoma ro az toye webloge nikaiin bardashtam…hamoni k mataleb darmorede jen neveshte……mikhasam bbinam in dg chera nmiad?etefaghi barash oftade?idim ine khasti adesh kon…onja behem javab bede….mamnoon montazeram.

    shabanenasime@yahoo.com

      

    [پاسخ]

    nasim پاسخ در تاريخ آوریل 7th, 2013 9:35 ق.ظ:

    خبری ندارم

      

    [پاسخ]

  3. حمزه می‌گوید:

    نسیم عزیز و مهربان سلام
    امیدورام هر جا هستی خوب باشی

    درود بر تو ، با وجود همه مشکلاتی که باهاشون مواجه میشی و پشت سر میذاری یه صبر و آرامش و پایداری توی وجودت هست(کلماتی که زحمت نوشتنشون رو میکشی اینو میگن) که انسان از دیدنشون لذت میبره ، انشالله خدا این خصلت های زیبا رو توی وجودت بیشتر از قبل کنه ، خیلی خیلی بیشتر ، به ما هم از این خصلت های زیبا بده..

    نسیم عزیز تو وظیفه خواهری و بزرگواریت رو انجام دادی( البته اگه بشه اسمش رو وظیفه گذاشت) بقیه ش رو بسپار دست خدا.. انشالله هرچی قسمت خیر و شادی و سربلندی برادرته اون اتفاق بیفته..

    نسیم عزیز یه خرده بیشتر به فکر خودت باش ، به نظرم خودت بیشتر به توجه کردن نیاز داری ، نمیدونم اون داروی مراغه ای رو گرفتی یا نه ، یادمه یه دوستی یه سری دلایل آورده بود که به درد شما نمیخوره ، نمیدونم ، شایدم خوب بود ، خدا میدونه..

    انشالله داروی درمان قطعی ام اس هم پیدا بشه ، و پیدا شدنش با لطف خدا زودتر از اونی باشه که همه ما فکر میکنیم..

    مراقب خود مهربانت باش
    به مهربانی خدا میسپارمت

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.