اینروزها

خیلی از نالیدن بیزارم اما درد و ناتوانی باعث شده کمتر زیبایی های دور و برم را ببینم.لبخند زیبای دختر یکساله برادرم.دستهای رنجور مادرم پشت خمیده پدرم و لذت یک لیوان آب

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 دیدگاه دربارهٔ «اینروزها»

  1. حمزه می‌گوید:

    سلام به خواهر نازنین و مهربانم
    شب و روزت به خیر و شادی..
    امیدوارم حالت بهتر شده باشه.. خیلی بزرگواری ، فقط میتونم بهت بگم درود بر تو..

    شبت پر باشه از ستاره هایی که هرشب سفارش شاد بودنت را به خدا میکنن..

    مراقب خودت باش.. به مهربونی خدا میسپارمت

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.