نمیدانم چرا گم شده ام در خودم .اصلا خدا واسه چی مرا نگه داشته نه فعال در عبادتم نه در یاری به دیگران و نه هیچی دیگه که زمینه رشد واسه خودم و یا دیگران را فراهم بیارم.چهار پنج روزی استخوان دردم و خسته و تب دار.کجا عفونت داره چرا دفع ادرار سخت شده چرا متوجه بدنم نیستم.دلم میخواد توی یه چرخ گوشت بزرگ تموم بدنم نرم بشه و ارام.هذیان ناشی از تبه تنهایی است دیوانگیه ناشکریه یا……
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
سلام عزیزم
شما رو خدا نگه داشته تا بنده های حقیری مثل من چشمشون باز بشه و کمی خدارو درک بکنن و به راه راست هدایت بشن من که به شما غبطه میخورم اینو واقعا راست میگم
اجرتون با سیدالشهدا
ستاره
[پاسخ]
مطمئن باشید هیچ چیزی بینتیجه نیست. خود صبر هم کلی کاره….
هدایت
[پاسخ]
بنام خدا
وقتي صحبت ناصحان خيرخواه تاثيري ندارد و براي بيماريتان سوال هم نميكنيد آنوقت مشكلات روي هم انباشته ميشوند.
لذا در سكوت خودساخته فقط براي شما و دردمندان ديگر ميتوانيم گريه كنيم و بس.
و اين روا نيست.
اگر اين شما را راضي ميكند پس ما براي شماها فقط اشك ميريزيم.
ياور
[پاسخ]
به او اعتماد کنید. اگر دلیلی برای بودنتان نبود، نمی بودید.
نیکی
[پاسخ]