ماجرا 1

دمدمای غروب جمعه گذشته برادربزرگم با لباس اسپرت بدون کیف و موبایل واسه یک کار کوچک با ماشین میره خیابون و با موتورسیکلتی که خانمی ترکش نشسته بود بهم برخورد می کنند و خانمه کمی پایش روی اسفالت زخمی میشود و پلیس موتورسوار را مقصر شناخته و بدلیل نداشتن گواهینامه ماشین و موتور به پارکینگ کلانتری میروند.فرداش که برادرم واسه نشان دادن مدارکش و ازادی ماشین میره بدلایلی موجه و غیر موجه ماشین ترخیص نمیشه تا دیروز که با برادر کوچکه واسه ترخیص میروند پارکینگ کلانتری و…………….ادامه دارد

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «ماجرا 1»

  1. reza می‌گوید:

    میخوای دق بدی؟ بگو مام بفهمیم!!!

      

    [پاسخ]

  2. مونا می‌گوید:

    سلام دوست عزیز
    چه وبلاگ زیبا و پر محتوایی داری
    ممنون می شم اگه یه سری به وبلاگ فروشگاههای اینترنتی من بزنی
    http://mona2011.blogfa.com/
    اگه خواستین تبادل لینک کنیم خوشحال میشم]

      

    [پاسخ]

  3. لات اینترنتی می‌گوید:

    حتما طرف پارتی پیدا کرده و حالا میخواد خسارت بگیره #thinking

      

    [پاسخ]

  4. leili می‌گوید:

    دستگاه ورزشی توتال کُر TOTAL CORE
    توتال کور وسیله ای انقلابی جهت تناسب اندام
    بدون ایجاد فشار به قسمتهای دیگر بدن
    شامل توپ ورزشی
    شامل شمارنده دیجیتالی
    ارسال رایگان تهران
    خرید پستی شهرستان
    پرداخت قبل یا بعد از تحویل کالا
    ارسال کالا 24 ساعت پس از تایید سفارش
    http://www.iromc.com/market.aspx?rgm=leili_s&p_id=1928

      

    [پاسخ]

  5. sani می‌گوید:

    توی رانندگی باید خیلی احتیاط کرد مخصوصا با وجود موتور سوار ها که اصلا رعایت نمی کنن

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.