بزرگ شدن چند بود اهان 9

بهتره امروز برم سراغ بقیه پستهای کهریزک:confused
بالاخره بعد از 5 روز منتقل شدم به بخش جدبد ام اس یه بخش تروتمیز که اتاقاش با پرده های زیبا تزیین شده بودند سقف کاذبی که نور سفید و زرد را غیر مستقیم منعکس میکرد تلویزیون تلفن و یخچال واسه هر اتاق دوربین مدار بسته و سرامیک شیک کف و تختهای نو و زیبا از مشخصات دیگه بخش بود حموم و توالت اختصاصی ویژه هر اتاق اونجا را بقول مسئولیننش به هتل تبدیل کرده بود واقعا زیباترین اسایشگاهی بود که تا حالا دیده بودم مادریارها هم بسیار مهربان صبور و فهمیده بودند در جلسه ای که یه روز واسمون گذاشته بودند عنوان کردند که این افراد زبده ها ی کمک بهیارا بودن چون باید رفتار با بیمار ام اسی بهینه باشه .
صبحانه چیزی به اسم معجون میدادن که خانمای خیر تهیه کرده بودند و تشکیل شده بود از مغزهای پسته بادوم فندق گردو که پودرشده بود باضافه کنجد و عسل و خیلی خوشمزه بود مث یه تیکه حلوای ارده کنار صبحانه میذاشتن در ضمن ماستی که واسه ناهار میدادن روش پودر دارچین زنجبیل و میخک میریختن تا طبیعت سرد ماست را گرم کنه گاهی هم جوشونده گل گاوزبان به ام اسی ها میدادن همه چیز خوب بود جز چند چیز
بقیه واسه فردا
پیوست:جک ناب فلسفی بامزه خریداریم:angel:hand
پیوست دو :چرا دنیای وبلاگی سوت و کور شده؟:shades
پیوست سه :ببخشید پراکنده میگم نه سفرنامه المان تموم شده نه ماجرای کهریزک اخه یا وقت نمیکنم یا اتفاقی بین پستای من روی میده که مهمتره یا من تنبلم:devil:cry

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

27 دیدگاه دربارهٔ «بزرگ شدن چند بود اهان 9»

  1. سانی می‌گوید:

    #heart #kiss

      

    [پاسخ]

  2. سانی می‌گوید:

    باز خوبه اوضاع رو به راه بوده فکر کردم واير اون بخش بشی ديگه از بدی نو علی نوره که خوب الحمدلله خوب بوده #kiss
    دنيای وبلاگی فکر کنم به خاطر خراب بودن بلاگ رولينگ سوت و کوره#thinking

      

    [پاسخ]

  3. سانی می‌گوید:

    واير= وارد
    نو علی نور= نور علی نور
    اشتباهات کامنت فوق به اين ترتيف تصحيح می گردد#grin
    رفيقمون هم که سرما خورده خفن! #cry #worried

      

    [پاسخ]

  4. رونيکا می‌گوید:

    سلام عزيزم..
    جوک هم به روی چشم..
    اددت می کنم برات می فرستم#hug
    **
    ليستت به روز نميشه چون ليستت تو بلاگرولينگ هست..
    بلاگرولينگ هم فيلتر شده کسی نمی تونه بره تو بلاگرولينگ پينگ کنه#kiss
    از نويد بخاه لينک هات رو تو بلاگرد وارد کنه#kiss

      

    [پاسخ]

  5. بهار می‌گوید:

    سلام#flower
    باز خوبه که يه جاهاييش خوب بوده. ما که اينور همش نگران وضعيت بد اونجا بوديم. اين خوباشو نگفتن بهمون#grin

      

    [پاسخ]

  6. بانو می‌گوید:

    اكتيو بودن يعني همين ديگه بابا جون #laugh ماشالته

      

    [پاسخ]

  7. ماندانا می‌گوید:

    من همکاری دارم که هر جمعه ميره کهريزک بخش ام اس . به من هم خیلی اصرار میکنه باهاش برم ولی من چون بهش نگفتم که ام اس دارم نمیرم

      

    [پاسخ]

  8. ياسمن بانو می‌گوید:

    #heart #heart دستشون درد نکنه مواظب خودت باش خانومی

      

    [پاسخ]

  9. عجب آسايشگاهی بوده ….
    برای من که سفرنامه ی آلمان جالبتر هستش. زودی اونو ادامه بده#heart

      

    [پاسخ]

  10. توتیا می‌گوید:

    از کهریزک تصور خوبی نداشتم حالا خوب انقدر هم وحشتناک نیست هست؟

      

    [پاسخ]

  11. نارسیس می‌گوید:

    چقدر توی اين چند خط از جاهای مختلف حرف زدی #grin

      

    [پاسخ]

  12. سلام وبلاگ زيبايی داری
    به منم سر بزن خوشحال ميشم
    ولادت علی ابن موسی الرضا رو بهت تبريک ميگم
    موفق باشی
    يا علی…

      

    [پاسخ]

  13. فريبا می‌گوید:

    خب اين خيلی خوبه که تو راضی هستی
    گفتی ادرسش کجاست #winking

      

    [پاسخ]

  14. afshin می‌گوید:

    سلام !
    به يکی ميگن يه جمله بگو سه تا دروغ توش باشه ….( اگه تکراری نیست بگو !‌)

      

    [پاسخ]

  15. نسیم می‌گوید:

    تکراری نيست بگو جانم

      

    [پاسخ]

  16. مادر سپيد می‌گوید:

    http://roshandel.special.ir/archives/2006/12/002342.html
    هديه ايي به مناسبت روز معلولين #flower

      

    [پاسخ]

  17. عماد هنرپرور می‌گوید:

    سلام دوست من اميدوارم همه چيز بر وفق مرادتون باشه. اميدوارم مشکلات مبتلايان ام اس هم در تمام جهان هر روز کمتر و کمتر باشه.
    بسيار ممنون که برای من کامنت گذاشتی :)

      

    [پاسخ]

  18. nazmehr می‌گوید:

    هميشه از کهريزک وحشت داشتم.
    ولی نسيم جون با تعريف های امروزت که مشتری شدم تا ببينم بعد چی می گی#thinking

      

    [پاسخ]

  19. بانو می‌گوید:

    پس احتمالا بخش جديد رفته بودي چون تو بخش قديمي از اين خبرها نبود#eyelash

      

    [پاسخ]

  20. شايا می‌گوید:

    نسيم جون پس بالاخره پيدا کردی؟ من که هيچی پيدا نکردم با اينکه چندبار ميل زدم جواب ندادن بهم! فقط شرمنده تو شدم جالا کدوم شهر ميری؟

      

    [پاسخ]

  21. رونيکا می‌گوید:

    کوشی؟؟؟

      

    [پاسخ]

  22. بهار می‌گوید:

    سلام#flower
    خوبی نسیم جون؟ نمینویسد؟

      

    [پاسخ]

  23. امير حسين می‌گوید:

    سلام .. خوبی شما نسيم خانم ؟؟ يه سری هم به ما بزنی خوشحال می شم .. يا حق

      

    [پاسخ]

  24. امير حسين می‌گوید:

    با اجازتون من شما رو لينک کردم

      

    [پاسخ]

  25. گيسو می‌گوید:

    نسيم جان خوشحالم از آشنايی ات.
    امیدوارم سلامتی ات را دوباره به دست بیاوری و راه درمانی برای همه بیماری ها پیدا بشه
    #heart #flower #flower

      

    [پاسخ]

  26. مريم... می‌گوید:

    به منم يه دکتر گفت ماست سرده و نخورم و اگه ميخورم با پودر زنيان بخورم#sick

      

    [پاسخ]

  27. ناشناس می‌گوید:

    اگر فيلتر داری بفرست جگر#brokenheart

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.