خیلی دلم می خواست دوستان ام اس کرمان و تهرانم را حداقل سالی یکبار تا زمانی که فرصت زندگی دارم می دیدم. آخه محمد لشکری رفت در حالی که من چهار پنج سالی بود که ندیده بودمش و دو سالی میشد که ازش خبر نداشتم حتی تلفنی. چند روز پیش چندین بار موبایلشو گرفتم ، چواب نداد خانه شان را گرفتم مادر پیرش بعد از معرفی و گفتن نشانه های زیادی مرا بخاطر آورد و گفت محمد یکسالیست فوت کرده و من بر خود افسوس خوردم و در درون گریستم و تنها برادرم گفت راحت شد و مادرم گفت وضع مالی خوبی داشت و مادر مدیری. در ذهنم گذشت متولد 48 ، در 21 سالگی ام اس گرفت ، در سیزده سالگی خبر اعدام برادر دانشجوی پزشکیش را به جرم سیاسی از تلفن شنید و به خانواده خبر داد و چند سال بعد پدرش نیز فوت کرد ، لیسانس صنایع دانشگاه تهران داشت ،کامپیوتر و برنامه نویسی و شبکه و نقاشی خوب میدانست و از همه بیشتر درد و دردمندی را. ام اس پیش رونده ثانویه داشت و از 25 سال پیش حرکت دستها و پاها و گویاییش را تقریبا از دست داده بود. در خانه پرستار داشت و خواهر و برادرهای بزرگتر و کوچکتر از خودش ازدواج کرده و او با مادرش تنها زندگی میکرد. فعالیتهای کامپیوتری اش را او می گفت و پرستار انجام می داد. در محله های قدیمی شرق تهران سکنی داشت و زمانی که من دانشجو بودم با او آشنا شدم. یادش گرامی باد.
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
سلام نسیم جان من چون در تلگرام و اینستا فعالیت دارم از صفحات وب بی خبرم. حالت چطوره ؟ محمد لشکری چرا مرد؟ خدا رحمت کنه. امیدوارم حالت بهتر باشه
nasrin
[پاسخ]
سلام
امیدوارم خوب باشی
چه زندگی سخت و دشواری رو پشت سر گذاشته…..
روحش شاد و یادش گرامی.
حمزه
[پاسخ]