پرستارهای من 2

چند روزپیش پرستارم تعریف میکرد دختری کلاس نهمی زده توی گوش دخترض.پرسیدم چرا؟ گفت فقط ازش پرسیده تو افغانی هستی ؟ و بعد گفت فردا می خواهم بروم مدرسه اش. فردا ظهر گفت رفتم توی کلاسش و دو سه تا زدم توی گوش دختره. دختره پر رو بهم گفت زنیکه نفهم!11 گفتم از معلم پرسیدی؟ جواب دادنه گفتم از مدیر اجازه گرفتی گفت نه گفتم خانواه دختره می توانند شاکی شوند آخر دعوای بچه ها باید از طریق مدرسه حل شود نه پدر و مادرها خودشان مجازات کنند. گفت من این دختر را به سختی بزرگ کرده ام گفتم همه پدر و مادرها همین را می گویند به نظرم باید از طریق قانون و مدرسه وارد می شدی . به دخترت یاد بده خودش از خودش دفاع کند و حقش را بگیرد دو روز دیگر اگر عروسش کردی و شوهرش زد توی کوشش آنوقت چکار می کنی ؟
راستی هفتمین دوره کتابخوانی مجازی راه افتاده به سایتش بروید و اینترنتی یا تلگرامی ثبت نام و شظرکت کنید.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 دیدگاه دربارهٔ «پرستارهای من 2»

  1. امید می‌گوید:

    آره درستش این بود که معلم ومدیرشون بگه ولی حس مادریه دیگه کاریش نمیشه کرد

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.