بعد از مدتها

حالم خوش نیست خدایا هیچ رمقی در وجودم نمانده است.کاش یک طبیب حاذق پیدا میشد و راه آرام شدن از درد و رنج را نشانم میداد. یافتن داروی قطعی ام اس چرا اینقدر طول کشیده دیشب فکر خودکشی به سرم زد.بعد سر درد و  بیقراری و بیخوابی و مرور سوره هایی که حفظ بودم.چرا فکرم آرامش ندارد.دکتر لازمم اما کی و کجا و چطوری؟

هفته گذشته تهران بودم حرفام زیاده اما گیجم.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 دیدگاه دربارهٔ «بعد از مدتها»

  1. ستاره سادات می‌گوید:

    سلام عزیزم
    انشاالله دل آرام بشی و سلامتی کامل بدست بیاری

      

    [پاسخ]

  2. پونی می‌گوید:

    دوستت دارم

      

    [پاسخ]

  3. فاطمه می‌گوید:

    سلام نسیم عزیز
    نسیم جون هیچ طبیبی به اندازه ی خودت نمیتونه راه آروم شدنو بهت نشون بده. چون اختیار فکر تو، دست خود تو هست!
    اگه سخت بگیریم شرایط سخت تر میشه و اگه آسون بگیریم، شرایط هر چقدر هم سخت باشه، راحتتر کنترل میشه.
    فقط بستگی داره چطور به قضیه نگاه کنیم!

      

    [پاسخ]

  4. همدم می‌گوید:

    عزیزم همین که به سخان خوا گرایش داری مطمئنم می سازه که میتونی بر این شرایط ناگوار روحی فائق آیی . تو این ایام بیشتر بخوان و از خودش یاری بخواه که الا بذکرالله موجب آرامش دلت خواهد بود.

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.