امروز آمده ام

دو روزی نبودم یکشنبه خودم حال کار نداشتم و دوشنبه برادرم حال بردن مرا به اداره.امروز هم با آژانس امدم.ادامه تغییر دیدگاه را فردا ادامه میدم.جمعه عروسی پسر دختردایی مامان بود اما علی رغم نسبت دورش با ما همه رفتیم چرا؟اخه دایی مادرم از کودکی تا امروز که هشتاد ساله است تهران زندگی کرده و بچه ها ونوه ها و نتیجه ها تهرونیند. حالا یکی ازنوه ها که داره خارج کشور کامپیوتر میخواند عروس از شهر ما انتخاب کرده و در نتیجه عروسی اینجا برگزار شده خانواده داماد هیچ فامیلی جز ما اینجا نداشت ما هم کم فامیل .خلاصه سه ساعتی عروسی رفتیم.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

3 دیدگاه دربارهٔ «امروز آمده ام»

  1. سانی می‌گوید:

    همیشه به عروسی :*

      

    [پاسخ]

  2. saeed می‌گوید:

    سلام و عرض ادب فراوان

      

    [پاسخ]

  3. حمزه می‌گوید:

    سلام
    شادی و خوبیت رو دوست دارم
    ایشالله خوشبخت بشن..به همراه خودت و همه جونها..

    خدانگهدارت باشه همیشه

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.