چیزهایی که نمی فهمم

توی شرکت با مدیران تحصیلکرده ای روبرو میشم که پشت همدیگه بد میگویند اما پیش هم که میرسند رفیق ششدانگند نمی فهمم چرا؟
تشخیص حق از باطل مشکل شده وگاهی محال نمی فهمم چرا؟
چرا توی سازمان بعضی دوست دارند خودشون را سرشلوغ و پرکارنشون بدند در حالیکه اینطور نیست
نمی فهمم چرا؟
چرا منشی ها ببخشید روسای دفاتر اینقدر ازار دهنده اند.نمی فهمم چرا؟
گاهی چیزی مد میشه و همه باید سربدست اوردنش خودمونو پاره کنیم مثل ایزو توی سازمانها/ال سی دی توی خونه ها/مسافرت ایام عید بین مردم و…مهم این است که بدستش بیاریم حتی به هر قیمتی.نمی فهمم چرا؟

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

7 دیدگاه دربارهٔ «چیزهایی که نمی فهمم»

  1. سنگ نبشت می‌گوید:

    سلام
    فرهنگ چاپلوسی و زیراب زنی و چشم و همچشمی و خیلی چیزای دیگه تو جامعه ی ما نهادینه شده. عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی

  2. اميد می‌گوید:

    سلام خانومي#flower
    فكرشو نكن اين موضوع چرا نداره قانون طبيعته#applause
    باي#hand

  3. صادق می‌گوید:

    سلام
    ياد رادش تو اين سريال اخريه رامبد جوان افتادم زياد به اين چيزها فکر نکن که به هم ميريزی

  4. بله نسيم جون اين قضایا هميشه و همه جا بوده و هست . منتها شدت وضعف داره و يه مواقعی که استاتداردهای اخلاقی توی يه جامعه ای تنزل پیدا ميکنه شدت این نخاله های روحی بشر ميزنه بالا و آدم رو اذيت ميکنه

  5. ويوي می‌گوید:

    عناصر يه محيط كار نرمالو شمردي #smug

  6. سوسن جعفری می‌گوید:

    و بسیار علامه‌ها جستند و پوییدند و نیافتند نسیم جان!
    بیخیال آبجی … تا بوده همین بوده!
    اصل حال خودت چیطوره؟

  7. راما می‌گوید:

    ای بابا نسیم جون
    کی کارشو درست انجام میده و سر جاشه؟
    خودت خوبی دوست جونم؟

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.