تنهایی

دیروزوپریروزو امروز برادرم حالش بد بود کمر و پا و همه اعضا درد میکرد خودش اظهار نمیکرد اما شدیدا میلنگید اصلا ما خانوادگی عادت نداریم اظهار درد کنیم الا خواهرم .وچه بد است تنهایی درد کشیدن بی حامی وقتی همسر جدید شوهر سابق خواهرم واسش مشکل درست کرده بود و او به شوهر دوستم متوسل شده بود او گفت مقصر برادران شمایند و هنگام دزدی پولم باز هم همینو گفت و من گفتم ما همه تنهاییم.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «تنهایی»

  1. مونا می‌گوید:

    اگر تنها ترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه ی نداشتن هاست#flower

  2. سانی می‌گوید:

    برای هر کسی ی پشتيبان لازمه#smile

  3. سوسن جعفری می‌گوید:

    همه تنهاییم نسیم جان …

  4. سوسن جعفری می‌گوید:

    این تنهایی درد کشیدن را شش ماه اول ابتلا به ام.اس تجربه کردم. کمرم شکست نسیم.
    خیلی سخت است می‌دانم.

  5. ویولت می‌گوید:

    چی شده نسیم؟#worried می تونم کمکی بکنم؟

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.