روز اول مدرسه

امروز اول مهره دیروز تلویزیون محلی معلمین دبستانها را نشان میداد که کادو و گل و شمع و گل و بلبل را بین کلاس اولی ها پخش میکردند و روز قبلترش معلمها کتاب و قلم کادو میگرفتند و نوار رنگی نصب میکردند و از هر کدام میپرسید زمان خودتون هم اینکارا را میکردند ؟میگفتند نه
یاد کلاس اول خودم افتادم که لباس جگری با روبانی بر سر که سفید بود و خالهای رنگ لباسم بران نقش بسته بود پوشیدم و کیف کوچولویی که نام کارخانه تهیه کننده اش که همنام مدرسه ام بود بران حک شده توسط بابا که خودش هم معلم بود دم مدرسه پیاده شدم و بعد از مراسم صف رفتیم توی کلاس همین و همین

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

10 دیدگاه دربارهٔ «روز اول مدرسه»

  1. سانی می‌گوید:

    من روز اول مدرسه ام رو یادم نیست. مامان تعریف میکرد در حالی که همه بچه ها گریه می کردن که نرن سر کلاس تو در خیل عظیم جمعیت دست منو ول کردی و رقتی سر صف! علاقمند به تحصیل بودم از اول #laugh #rolling

  2. شهلا می‌گوید:

    انگار دیروز بود روز اول دبستان رفتنم#winking

  3. مسعود می‌گوید:

    يادش بخير#worried

  4. شهرزاد می‌گوید:

    من روز اول مدرسه بابا ترمز کرد سرم خورد به داشبورت ماشين دماغم خون اومد.البته من چون خارج بودم يکماه دير رفتم مدرسه.
    کلا از مدرسه بدم می يومد.خدا رو شکر که تمام شد.

  5. آرام می‌گوید:

    يادش بخير چه زود گذشت
    كدوم مدرسه مي رفتي نسيم جون؟

  6. mnz می‌گوید:

    ببینم واقعا نوید مجاهد (Mojde.com) فوت شده؟
    http://www.itanz.net/special/2009/08/post_22.php

  7. سانی می‌گوید:

    نسیم جان ببخش به جای تو به این دوستمون پاسخ میدم.
    به mnz: بله واقعا نوید از پیش ما رفت.#brokenheart

  8. افاق می‌گوید:

    سلام
    چه قدر زود گذشت
    من هم روز اول مدرسه خيلی ذوق داشتم

  9. مهدی می‌گوید:

    سلام دوست عزیز
    آپم شاید برای آخرین بار

  10. سوسن جعفری می‌گوید:

    روز اول مدرسه من تنهایی رفتم. خوب یادم هست.
    دوست داشتم. عاشق مدرسه بودم.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.