روزهایی که گذشت

چهارشنبه رییس جمهور امد و همه راهها بسته بود و من نتوانستم سر کار بروم .و خانه ماندن کسلم کرد .پنج روز بی علت راستی نه به علت ام اس دچار یبوست شده بودم و حالم خوب نبود و بالاخره شنبه دچار تهوع شدید و اسهال و… شدم .چقدر از خودم بدم اومد و چقدر انسان ناتوانه و چقدر بدبخت و تنها .بازم خونه بودم و بازم بیمار .تصمیم بزرگی گرفتم و همه داروها را ترک کردم و یکشنبه حالم بهتر بود .فیزیوتراپ پرسید :تیزانیدین خوردی؟ و من گفتم:holiday drug دارم .و پاها نرم بود و من ارام .اما مثل همیشه حرص و جوش کار شرکت را دارم .
دو شب پیش خواب دیدم با سینا رفته بودیم واسه من سنگ قبر سفارش بدیم و بعد انجیرهای زرد وخوشکل و خوشمزه ای خریدم و خوردیم که ناگهان مادر بزرگ و خاله ام مرا دیدند و من به سینا گفتم الانه که پدرم خبردار بشه که من با تو بیرون بودم وبعد اونا از من انجیر گرفتند و وقتی خانه رسیدم داد و قال پدرم که …و من گفتم :من تا یکماه دیگه زنده نیستم.
پیوست :نرسیدم عکس بذارم بعدا میذارم.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

9 دیدگاه دربارهٔ «روزهایی که گذشت»

  1. ساناز می‌گوید:

    سلام .
    خوابی که ديدی ان شاء الله خير ه يه صدقه بده .
    ای بابا حرص و جوش برای شرکت رو ول کن بزار يکمی حالت خوب باشه ديگه .
    اهه !#grin

  2. راما می‌گوید:

    بيخيال شرکت بابا
    خواب زن هم که چپه جسارتا
    حالت بهتر ميشه
    مطمئنم#flower

  3. ديوونه می‌گوید:

    سلام.
    صدسال زنده باشی و همه اش سالم

  4. طلا می‌گوید:

    خواب زن چپه ، انشالله خبر عروسیت رو تو وبلاگ بنویسی نسیم گلم . #party #kiss #heart #flower

  5. ندا می‌گوید:

    #kiss #kiss #heart

  6. رضا می‌گوید:

    من يک سئوال دارم : آيا تا حالا خوابی ديدی که در آينده اتفاق بيافتد؟ فکر می کنی خواب می تواند دليلی برای وجود روح (يعنی حقيقتی جدای از جسم انسان) باشد؟ متشکرم

  7. ونوس می‌گوید:

    سلام نسیم عزیزم
    نازنینم گفتی می خوای بام حرف بزنی
    من سرا پا گوشم و هر جور که بخوای در خدمتم .
    می دونی مامان من هم 22 سال که ام اس داره و من وبلاگ همه ام اسی ها رو می خونم از جمله تو نازنین رو.

  8. هادی می‌گوید:

    سخنان زرتشت به پسرش:
    مغرور و خودپسند مباش، زيرا انسان چون مشک پرباد است و اگر باد آن خالي شود چيزي باقي نمي ماند.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.