گردن زرافه

دیشب پسر خواهرم در حالیکه مشق مینوشت میگفت خاله وقتی دامپزشک شدم اگه زرافه ای گردنش درد بگیره نردبون میذارم بالا میرم و گردنش را ویکس میمالم گفتم یکی که کافی نیست گفت بسته 12 تایی میگیرم بعد گفت با دستمال هم میبندمش .گفتم باید بری بزازی یه قواره پارچه واسه بستنش بخری و او خندید. :rolling:laughing
پیوست :اون دختر فوق لیسانس و اون کارگر دیپلم سطح فکر و خواسته هاشون بهم نزدیکه اما دیروز پدر دختره زنگ زد و ازم مشورت گرفت همه چی را گفتم اما در اخر اضافه کردم اگه صبر کند بهتره.:hand
پیوست بعدی :نوید زحمت کشیده و اهنگ ناظری را گذاشته. واسه من که باز نمیشه واسه شما چطور؟

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

9 دیدگاه دربارهٔ «گردن زرافه»

  1. آناهيتا می‌گوید:

    يعني چي سطح فكرشون نزديكه؟#surprise

  2. هرمز ممیزی می‌گوید:

    سلام
    رويای بچه ها چقدر زيبا و شيرين است !#applause

  3. راما می‌گوید:

    چقدر با زه و مهربون
    مثل خاله جونشه ها#kiss
    اگر سطح فکرشون به هم نزديکه ولی بايد بيش رفت و آمد کنند
    يه سری اختلاف سليقه های جزئی ولی اساسی توی جلسات اول مشخص نميشه

  4. اميد می‌گوید:

    سلام#flower
    آفرين#applause صبرهمه مشكلات راحل ميكنه#brokenheart كبوترباكبوتربازباباز)زبون همديگه روبهترميفهمن وپشيماني نداره#silly #angry
    باي#hand #nottalking

  5. سانی می‌گوید:

    خيلی با مزه بود اين گفتگو#laugh

  6. کورال می‌گوید:

    به هرحال ديدگاه هاشون فرق داره…

  7. رويا می‌گوید:

    ای خاله بلا ،معلومه خيلی با بچه ها جوری ها#grin
    آهنگ وبلاگت رو من نمي شنوم#worried

  8. عاصی می‌گوید:

    #applause #flower

  9. nazmehr می‌گوید:

    چه مهربونه اين بچه#heart

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.