مدیریت و حماقت

مدیریت شرکت دیوانه ام کرده نمیتونه تصمیم بگیرد امروز اینو میگه فردا نقضش میکند دلم میخواد از دنیا برم خسته شدم نسیم صبور را به عکس العمل وادار کرده اند امروز منشی عوضیش امده میگه برید اون ساختمان قدیمی اخه دفتر ما که مستقیما با خودش در ارتباطه بره اما دفاتری که اصلا نباید اینجا باشند بمانند شاید از ویلچری بودن من بدش میاد واقعا نمیدونم چکار کنم دارم دیوونه میشم کسی را هم واسه صحبت و راهنمایی و دلگرمی ندارم گور پدر جا اما دسترسی به ایشان سخت میشود ویلچر بسختی اونجا تردد میکند و…دلم داره از نفهمی ادما اتیش میگیرد هر چه بیکارتر بهتر .سیاستشون اینه

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

8 دیدگاه دربارهٔ «مدیریت و حماقت»

  1. هانيل می‌گوید:

    هراز گاهی مشکلات فوران ميکنند بعد راه حلی پيدا ميشه از جايی که به فکرتون نميرسه
    #kiss

  2. سانی می‌گوید:

    حرص نخور#heart #kiss

  3. kimya می‌گوید:

    بازم همون نسيم صبور باش،
    نسيم و توهين؟!

  4. طلا می‌گوید:

    نسيم جان اندکی صبر سحر نزديک است #kiss #heart #flower

  5. منتظر می‌گوید:

    سلام نسيم جان من عسل ۱۹ ساله از کانادا لندن انتريو درس ميخونم وبلاگ شما رو سعی کردم همه رو بخونم اما ماشالاهههههههه ايدقدر مينوسيد که موفق نشدم طبق معمول همه وبلاگ رو بخونم اما همه پستهای ابان تا تير ماه رو خوندم بالخره مجبور شدم برم مثل ادم از اولين پست بخونم که ۲ ماه اول رو خوندم نميخوام بگم متئسفم از مريضی شما چون بيشتر برای خودم منئسفم چون با وجود تن درتس و همه خوشبخفتی هام خيلی ناله و شکايت ميکنم و ناشکرم خوشحالم که امروز اودم اينجا خدا بازم داره بهم ميگه خيلی نا شکری راستی نفهميدم چند سالتون هست امنا حدس میزنم ۳۰ باشيد اگر وقت کرديد وبلاگ من رو بخونيد خيلی نمينوسيم مثل شما اما ۳ سالی هست مينويسم دلم ميخواد همه پست ها رو بخونيد البته اگر مايل به دوستی هستيد راستی دوست من ميشيد؟؟؟ من بی صبرانه منتظر شما هستم و لينکتون ميکنم يا علی
    نسيم جان مثل نسيم پاک و بی رياه هستيد همانند نسيم دلنواز هستيد#heart #flower

  6. راما می‌گوید:

    عارفی را گفتند: جمله ای بگو که وقتی شاديم، غمگينمان کند و وقتی غمگينيم، شادمان سازد؟
    عارف جواب داد: اين نيز بگذرد!!!!

  7. آزاده می‌گوید:

    نسيم جان جوابت رو توی وبلاگ خودم دادم.
    راجع به اين پستت، همه اونهايی که فرستاده اون يکی دفتر که ويلچر ندارن.
    شايد اگر همه رو ميفرستاد غير از تو باز ناراحت ميشدی که چرا…
    البته موافقم که در حماقت بعضی مديران شکی نيست#winking

  8. مريم می‌گوید:

    خدا نکنه دلت آتيش بگيره .
    هميشه همه جا آدمای نفهم پيدا می شن در هر شغل و هر منصب.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.