کاش دوباره سفره پهن میشد و همه با هم کنار هم روی زمین مینشستیم و همه با هم حرف میزدند و میشد سر برادر کوچکه که گوشت غذایش را برای اخر کار میگذاشت کلاه گذاشت .
کاش دلها صداقت داشت پول کم مهم بود همه توی یه ماشین فکستنی مینشستند و تا اطراف شهر بهم نق میزدند و اونجا کنار یه جوی اب باریک سفره محبت پهن میشد.
کاش سفرها سخت بود و دلها نرم.
کاش مادر شیر محلی را بطور مساوی بین همه پخش میکرد.
کاش دوباره نامه مینوشتیم .کاش توی حیاط فرش پهن میکردیم و تا اخر شب کنار هم بودیم.
کاش خانه زیاد مهم نبود خانواده مهم بود.
پول زیاد مهم نبود کار مهم بود.
نمایش زیاد مهم نبود حقیقت مهم بود.
ظاهر زیاد مهم نبود باطن مهم بود.
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
سلام
من هم با اين کاش ها موافقم وتو دنيای امروز همه چيز ظاهر شده وبس.
شاد باشيد
آره ای کاش
#thinking سلام نسیم جون … وجدانا راست گفتی دمت گرم
نسیم جان سلام، امروز روزمون هست ها، روز جهانی ام اس، البته شما کارکشته هستید و بنده تازه وارد، با این حال آرزوی شادی و سلامتی رو برات دارم، به امید خبر درمان قطعی#kiss #heart #flower
سلام …
از این همه کاش دور از دست گریه ام گرفت…#sad
#flower
نمی دونم چرا با خوندن نوشته هات دارم گریه می کنم … #sad
کاش…
کاش کمتر می گفتيم کاش