عجب تعطیلاتی

دیروز خیرسرم اومدم ثواب کنم کباب که هیچی سوختم جزغاله شدم.حالا جریان چی بود؟جمعه بود دیدم بهتره به خواهرم که استرس طلاق داره و بچه هاش که بسیار دوستشون دارم بریم فیلم همیشه پای یک …البته با داداش کوچکه.اول داداشم موافق بود بعد نق زد بعد موافق شد .حالا اماده رفتن شدیم دم در ویلچر جا نمیشد بچه ها سر جا دعوا داشتند برادرم پسر شیطون خواهرم را دعوا کرد مادرم نق زد برادرم داد کشید خواهرم چیزی گفت و…تا راه افتادیم دم در سینما برادرم گفت من میرم بعدا میام و…فیلم شروع شد پسر خواهرم وول میخورد برادرم که تازه بچه دار شده هی زنگ میزد و کاری که وظیفه خودش بود از داداشی میخواست موقع برگشت اونقدر تند اومد و سبقت گرفت و فاصله غیر مجاز با ماشین جلویی داشت و ترمز گرفت که داشت حالم بهم میخورد و حالتهای شبیه بروز ام اس برادرم دیوانه ام کرد و تنها سکوت من بود و سرددردی که هیچکس ندانست و بیخوابی تا صبح عجب تعطیلاتی

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

10 دیدگاه دربارهٔ «عجب تعطیلاتی»

  1. آقاي حسين می‌گوید:

    سلام نسيم
    حال فيلمه چطوره بود پايي يه زن در ميون بود يانه
    استراحت كن مواظب خودت باش

  2. هانيل می‌گوید:

    بعضی روزا اينجوری ميشه بی خيال شنيدم فيلم قشنگيه اما متاسفانه تا سی ديش در نياد نميتونم ببينمش به خاطر شرايط نامناسب سينماها#sick

  3. شهلا می‌گوید:

    خوب بازم خوبه همتون سالم برگشتید نسیم جان#flower

  4. اميد می‌گوید:

    سلام#flower
    عجب فيلمي داشتي#silly

  5. طلا می‌گوید:

    نسیم خانمی اين ماجرا که خودش يک پا فيلمه #winking #smile #flower

  6. سانی می‌گوید:

    #kiss

  7. آنارام می‌گوید:

    نسيم ميدونی من تويه اين مواقع چطور ميشم؟
    بی اختيار به خنده ميوفتم#rolling
    فکرشو کن تويه اون فضا يهو صدايه خنده يکی بياد
    فکر کنم عصبيه
    ولی عجيب حاله همه رو عوض ميکنه #blush

  8. شيما می‌گوید:

    دست هايم را در باغچه می کارم
    سبز خواهم شد
    می دانم …
    می دانم …
    می دانم …

  9. علی می‌گوید:

    اين دفعه انگار پای يه مرد در ميون بوده!

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.