در ادامه گزارش تعطیلات بگم که دوستی تماس گرفت و گفت یه اقایی است کارخانه دار با توان مالی بالا زن و بچه دار اما دنبال خانمی میگردد با کمالات واسه ازدواج موقت من ترا بهش معرفی کردم و من گفتم باید باهاش حرف بزنم تا یه خورده بخندم هنوز صحبت من تمام نشده بود که اقاهه تماس گرفت و من گفتم شما با زنتون مشکلی دارید گفت نه گفتم پس چرا گفت این از تفاوتهای بین زن ومرده .گفتم حالا دختر سالم دواطلب که توی تهران زیاده حالا درسته شما با شوهر دوستم دوستید و اون سفارش کرده اما من اینور کشور و کارخانه های شما اونور اونوقت چطور میشه؟گفت شما تهران میایید من اونور میام و من گفتم عاقلانه نیست من هر گاه مسافرت میرم یه لشکر باهام هستن.اقاهه نه گذاشت و نه ورداشت گفت :من از زنهای با صورت کوچولو و ریزه خوشم میاد که منم گفتم خط تولید کارخانتون سفارش این باربی را حتما میپذیرد.:rolling
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
بعضی از این اقایون دیگه وقاحت رو از حد گذروندن #sick راجع به اون دوست معرفی کننده هم راستش توهین نباشه اما در شعور و فهم او هم شک دارم .
مچه تو میخواهس صیغه بشی؟#surprise
ببخشید هم این مرد هم اون معرفش از حد شعور پائینی برخوردارن#angry #sick
بعدشم تو ارزشت خیلی بیشتر از این حرفهاست عزیزم#hug #kiss
سلام
اونچه که من ميخواستم بگم را بقيه گفته اند پس حرفی نميماند جز آرزوی سلامتی
عصبانی می باشيم از حماقت بعضی ها که نسیم ما را در حد تفکر خودشان پایین می آورند
#surprise
سلام نسيم جان
نگران نباش اين حتما يه حمله ام.اس هست و زود می گذره .
انشالله خوب میشی#flower #kiss
والا نميدونم چی بگم .انگار روز به روز از نظر فرهنگی عقب مونده تر ميشيم.خدا به دادمون برسه#worried