بخشش

ارسال شده در آگوست 6, 2006 by nasim

چند روز پیش محسن که از خواستگارای قدیمم بوده و جریانش را قبلا نوشته بودم زنگ زد و با حالی اشفته گفت منو میبخشی؟
منم با تعجب گفتم یا داری میمیری یا میخوای ازدواج کنی .من ومن کرد گفت اولیش که نیست و من خندیدم و گفتم فکر میکنی باید ببخشم گفت نه منم گفتم پس نمیبخشم گفت اگه التماس کنم چی؟منم که حوصله نداشتم و مایل به قطع مکالمه بودم گفتم بخشیدم .اونم گفت نه از ته دل نگفتی گفتم ته دل منو از کجا دیدی:surprise
راستی ته دل ادما کجاست
چند روزی پکرم بعدا که اروم شدم علتش را میگم
ادرس وبم عوض شداونایی که میدونند لطفا به بقیه بگن
پیوست :این نامه امروز در میلم بود تا جاییکه میتونید به نویسنده بزرگوار اون کمک کنید
Salam nasim khanom man kheili khosh halam ke bashoma ashena shodam va ta hodoodi az sabege derakhshanetoon ettela daram baro bache haye ms mamoolan kheili bahooshan man ham ye pezeshkam ke ms gereftam shayad bavaretoon nashe vali man mikham darooye tysabry tolid konam. Behamin khater az shoma komak mikhaham midoonam baramooon sakhte vali mishe. Agar doostani dashte bashed ke microbiology ya biotechnology ya immunology ya daroosazy khoonde bashand mitoonand behemoon komak konand. Bayad donbale antibody monoclonal bashim. Motmaen bashin agar khodemoon in bimario darman nakonim kasi oono darman nemikone.Agar saretoono dard avordam mano be bozorgitoon bebakhshid. mahmood

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

8 دیدگاه دربارهٔ «بخشش»

  1. ويولت می‌گوید:
    آگوست 6, 2006 در 2:53 ب.ظ

    مبارکه#flower

  2. يه دوست می‌گوید:
    آگوست 6, 2006 در 5:59 ب.ظ

    خونه نو مبارک #winking
    اين ديگه چه صيغه ای است ؟ جديدا جزو مراحل ازدواج شدن ما خبر نداريم ؟ يعنی می ترسه اگه نبخشيش خوشبخت نشه ؟ #surprise
    حالا اگه ازدواج نمی کرد بخشش ضرورتی نداشت ؟#surprise
    ما که نفهیمیدیم
    بی خیال انشالله خاطرات تلخت فراموش بشه و جاش خاطرات شيرين بشينه#heart

  3. يه دوست می‌گوید:
    آگوست 6, 2006 در 6:04 ب.ظ

    ببخشيد
    شدن =شده
    ضمنا منظورم اينه طلب بخشش شده جزو مراحل ازدواج ؟
    حالا فکرش رو بکن اگه رسم بشه دخترام وقت ازدواج برن از خواستگارای قبليشون رضايت بگيرن چی ميشه ؟#
    rolling
    اما عجالتا من بودم می گفتم نمی بخشمت مگه هم وزن عروس خانم بهم سکه طلا بدی( وای چی ميشد اگه عروس تپل مپل هم بود ؟‌)#rolling

  5. پـرویـز می‌گوید:
    آگوست 6, 2006 در 10:18 ب.ظ

    سلام
    ته دلِ آدما شاید جائی باشه که :
    از دروغ خبری نسیت . از حساب کتاب و منطق و دو – دوتا میشه چهارتا و سیاست خبری نیست .
    ته دل آدما شاید خود واقعیشون باشه . خودی که خیلی ها ازش دور شدن . خودی که خلاصه خودی نشون نمیده ! .
    کاش میتونستم اگه میخندم ، اگه میگریم ، اگه حرف میزنم و خلاصه هرکاری رو که میکنم ، از ته دل انجام بدم .
    خلاصه نسیم خانوم :
    از ته دل براتون آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم . . .
    راستی ،‌ اسباب کشی به آدرس جدیدتون رو هم تبریک میگم . (میگفتین بیام کمک !! )
    #grin

  6. شهــــلا می‌گوید:
    آگوست 7, 2006 در 12:40 ق.ظ

    شاد باش برای منزل نو پذیرا باش#surprise
    ناراحتم از اینکه یک هم میهن دیگر به موج بیماران ام اس ی اضافه شد#sad

  7. شهــــلا می‌گوید:
    آگوست 7, 2006 در 12:42 ق.ظ

    شاد باش برای منزل نو پذیرا باش#flower
    ببخشید این اسمایلی در پیام قبلی اشتباه افتاد #winking

  8. دختر آفتاب می‌گوید:
    آگوست 7, 2006 در 2:35 ب.ظ

    مهم نيست نسيم
    ببخشش!
    دلت آروم ميشه #flower

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.