سلام سلام صد تا سلام…:kiss
خوبید؟:loveمن که خوبه خوبم…:winkیه سره بریم سر اصل مطلب…
یادمه اولین خلاف مثلاً آنچنانیی که کردم پنجم ابتدایی بود(قبلش هم شیطنت زیاد می کردم اما این مورد ازون موردهایی بود که دیگه شوخی بردار نبود)حالا چی اینکه فیلم آوردیم مدرسه…یادم نمی ره دوستم یه کارتون هرکول برای من آورده بود(واسه خواهرم میخواستم) و یه فیلم؛که البته من ازش نخواسته بودم خودش سر خود ورداشته بود آورده بود..توش یه نیمچه صحنه هم داشت…(اون موقع هنوز سی دی نیومده بود)جفت فیلم ها رو کادو کرده بود بین دو تا کتاب داستان که از ظاهرش هم معلوم نشه.خونه ی ما نزدیک مدرسه بود قرار شده بود که اصلاً فیلم داخل مدرسه برده نشه…یعنی من دم در از دوستم بگیرم ببرم بذارم خونه بیام…اینکه چطور شد که مسئله به گوش ناظممون رسید خدا می دونه (البته منم می دونم بالاخره عصر؛عصر ارتباطات هست و آنتن و ماهواره و اینا )با ناظمم رفیق بودم(ازون جایی که تو مدرسه خیلی آتیش می سوزونم:tounge زود تا وارد یه مدرسه میشم دل ناظممون رو می برم…خوب طبعاً هول کرده بودم؛بار اول اونم سه شده بود(بچه ها به نظرتون یه کم لاتی حرف نمی زنم؟مثل اینکه امروز حالم خیلی خوبه)خلاصه که دوستم من رو فرستاد جلو که مونا تو که با ناظم جوری برو باهاش حرف بزن یه کاری نکنه مدیر بفهمه…!
من هم قبول کردم…رفتم پیش ناظم و ..
من:خانوم … می خواستم یه چیزی بگم:loser
ناظم:خوب؟…
من:خانوم دیگه تکرار نمی شه(جون خودم؛اون فیلم مقدمه ای بود واسه شروع این کارها؛از همه بدتر که دیگه ترسم هم ریخت…)
ناظم:مونا جان تو از چی نگرانی من که دعواتون نکردم:eyebrow(ناظم رو دارید…آخرشه؛یه کلاس می ذارم بهتون یاد می دم که چجوری اینجور آدم ها رو چیز کنید)
من که هنوز هول بودم خواستم بگم می ترسم خانوم مدیر “بو ببره” و یا “سر در بیاره” که خیلی جدی و بلند گفتم:
می ترسم خانوم مدیر بو در بیاره ….:surprise
******
ترکه ميره جوراب فروشي ميگه:آقا جوراب داريد ؟
فروشنده مي پرسه مردونه؟
ترکه دستشو دراز ميکنه و ميگه: مردو مردونه!:smug
******
به ترکه میگن نماز بخون؛ نماز کلید بهشته…!
ترکه میگه:کلید می خوام چیکار؟از رو دیوار میرم:eyelash
******
نویسنده فعلی:مونا:yawn
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
اووووووووووووووووووووووووول#surprise
شب يلدا رو تبريک می گم#heart #kiss #hug
چه بلايی تو دختر
جوک مردو مردونه با حال بود
من اول
شب يلدا هم مبارم
نسيم جان و مونا جان خوش بگذره#hug
مبارم= مبارک #grin
ديدی .. گفتم … به نظر مياد که با حاله … هنوز نخوندم … ولی ميخونم ….
با تبریک شب یلدا از جوک ها بهره برداری کردم. جوک شیطون و جبرییل و مرد مردونه قشنگ بود جیگر. خدا حفظت کنه….
سلام
خوب بود.
کمی رفع خستگی شد#grin
حق يارتون#flower
با نمک بود#rolling
baba mona nagofte boodi enghadar khalafi.#laugh #winking shabe yalda mobarak.in joke mardo mardoonaram chera man nashnide boodam?#yawn bahal bood
سلام عليکم
ترک ما کردی دوست عزيز….به رسم وفا و ادب در شب يلدا برای عرض ادب خدمت رسيدم…..البته با خانه تکانی
شمارش جوجه فراموش نشود.ثواب داره….#grin
يا علی مدد
#rolling اگه مديرتون می خواست سر اون فيلملهم گذشت کنه سر اين حرفت ديگه گذشت جايز نبوده#devil
فيلملهم= فيلم هم#blush #grin
سلام
ميگم عجب آب و جارويی ميکنی شما! فردا که صابخونه بياد خودشم اينجا رو نميشناسه که. البته از حق نبايد گذشت که مشتريای حجره رو خوب حفظ ميکنی #grin #flower
از دست تو دختر #silly
مونا خانم سلام#flower
خوبي؟
مرسي منم خوبم#laugh
داستانت و جوكهات زيبا بود#rolling
اياازفردادرخدمت نسيم خانم هستيم؟ #winking
اميدوارم هميشه موفق باشي#grin
خداحافظ #hand
خاطره ی با حالی بود
مونا جون تو که می خوای جک بگی به خودم بگو ۲ تا جک باحال بهت ياد بدم #winking
خيلی خوب بود اما جک بيشتری می خوا هم