آلوچه

سلام سلام صد تا سلام:hug
خوب امروز می خوام یه خاطره غیر اخلاقی بگم(آخه دیروزیه خیلی اخلاقی بود:surprise)
این آلوچه های آکبند رو دیدیدهواش رو کاملاً می گیرن
یه بار مامان که رفته بود بیرون برامون گرفت
گذاشته بود تو آشپز خونه هممون پای تلویزیون بودیم که خواهر کوچیکم(که خیلی خراب کاره )اومد…دیدیم بسته ی آلبالو خشکه دستشه(13 سالشه ها)
خواهرم:مامان این که آکبند نیست ببین توش هواست:loser
مامان :من این رو خریدم اینجوری نبود:angryکی تو این باد داده:surprise
همه یک صدا:teeth ::surprise:silly:rolling
من:به من چه من که خونه نبودم:teeth
******
اون چیه که مردا از جلو میدن و زنها از عقب ؟
به نتیجه نرسیدی؟
بلیط اتوبوسه:whew
******
تركه تو قرعه‌كشي بانك ماكسيما برنده ميشه. روزي كه مي‌خواستن تحويلش بدن ميگه اينو آبي كنين من فردا ميام مي‌برمش. ميگن بابا اين نقره‌ايه، بهترين رنگه، آبيش كنيم؟ ميگه آره. من فقط آبي تحويل مي‌گيرم. خلاصه فرداش مياد و ماشين رو آبي شده تحويلش ميدن. ميگه به به. ببينيد …. حالا شد مثل نيسان:surprise
******
در مسابقه اسب‌دواني يك ترکه صد هزار دلار روي اسب شماره 28 شرط‏بندي كرد و اتفاقا برنده 500 هزار دلار شد. مسئول برگزاري مسابقه از او پرسيد: چطور اين همه پول رو روي اسب شماره‌ 28 شرط‏بندي كردي؟ گفت: ديشب خواب ديدم كه دائما جلوي چشمم يك عدد 6 و يك عدد 8 مي‏آد. مسئول برگزاري پرسيد: 6 و 8 چه ربطي به 28 داره؟ گفت: مگه شيش هشت تا 28 تا نمي‏شه؟:question
******
شکلک های امروز به سفارش نسیم بود:love
پیوست:دیشب نسیم رو دیدم:hug.سلام برای همتون رسوند..دروغ نگفته باشم از بین تمام دوستانی که از طریق پی ام؛ایمیل و کامنت ازم خواسته بودن که سلام برسونم یا از قولشون نسیم جون :loveرو ببوسم؛فقط یه چند تاییشون یادم بود…:embaressed
نویسنده فعلی:مونا

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

28 دیدگاه دربارهٔ «آلوچه»

  1. arashl می‌گوید:

    AVAAAAAAAL#grin

  2. arashl می‌گوید:

    ama mona hala ki bad dade bood?#laugh .badam hale nasim khanoom chetore?

  3. ويولت می‌گوید:

    جوکت ديگه داره با نمک ميشه#kiss
    آلوچه نخوری يه چيزی ميشی#grin
    حالا من هوس آلوچه کردم چيکار کنم؟#sick

  4. سانی می‌گوید:

    خاطره با حالی بود خانوم خرابکار ( خودت شيطونی نه خواهر ۱۳ ساله ات)#grin جوکها هم خيلی با مزه بود مخصوصا نيسان #kiss از طرف من نسيمو بوسيدی؟ #kiss

  5. مونا می‌گوید:

    به سانی:
    آره سانی اتفاقاْ تو (شما؟!) از اون دسته بودی که يادم بود…بوسش کردماااااااااااااا از قولت عمراْ اگر خودت نسيم رو ميدی می تونستی اينجوری بوسش کنی#tongue

  6. سانی می‌گوید:

    مرسی مونا جونم خيلی دوستت دارم #grin #heart

  7. عسل می‌گوید:

    هوس آلوچه کردم#sad

  8. نيما می‌گوید:

    سلام جالب بور موفق باشی#applause http://www.xxxxxman.blogfa.com/

  9. دم باريک می‌گوید:

    آلوچه آکبند ؟؟ نشنيدم تا حالا !‌فقط مخ آکبند شنيدم !!#silly

  10. احسان می‌گوید:

    سلام.
    خيلی خوبه.
    با پستات اين همه آدم رو که اکثرا ازت بزرگترن گذاشتی سر کار.#winking
    #flower

  11. پیشگو می‌گوید:

    این جوکهای اخلاقیت منو کشته مونا خانم #grin میگم یه کم جستجو کن شاید چند تا جوک دست اول گیر آوردی #tongue
    ببینم این نسیم من کجاست؟ هان؟ چه بیخبر رفت…

  12. مونا می‌گوید:

    به پيشگو:
    کجا بی خبر؟
    من خبر به اين گندگی#surprise
    مثلاْ اينجا اومدم روضه خوندم همه گريه کردن#silly پس شما کجا بودی#yawn
    در مورد جوک هم بابا من هم بايد ملاحظه ی سن شماها رو بکنم#surprise هم کهنه و نو بودنش رو؟#yawn

  13. شيما می‌گوید:

    مثل اينکه دير باخبر شدم مونا خانومم دست به قلم شدن و ….#applause
    خاطراتت رو خوندم#eyelash
    منم خيلی شکلک دوست دارم#tongue
    منم آلوچه ميخوام#grin

  14. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    سلام سلام عزيزم#hug
    من با همه خستگيم اومدم که ثابت کنم اونقدرا هم که فکر ميکنی بی معرفت نيستم#worried
    راستيتش اولين روزی که اينجا آپ کردی خيلی مردد شدم که کامنت بذارم يا نه!!!آخه من هميشه نوشته های نسيم جون رو ميخونم،امّا خيلی کم پيش ميآد که کامنت بذارم و حالا پيش خودم فکر کردم که اگه الان کامنت بذارم ممکنه باعث دلخوری نسيم عزيز بشه که چرا قبلاً کامنت نميذاشتم و حالا که نيست به قول معروف چشم
    صاحب خونه رو دور ديدم #tongue اينجوری اينجا رو اشغال ميکنم،اما فکرام رو کردم و ديدم درست نيست مونا خانوم گلمون#kiss آپ کنه و من واسش از اين کامنتای طولانی( و سرسام آور نذارم) #sick

  15. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    سلام سلام عزيزم#hug
    من با همه خستگيم اومدم که ثابت کنم اونقدرا هم که فکر ميکنی بی معرفت نيستم#worried
    راستيتش اولين روزی که اينجا آپ کردی خيلی مردد شدم که کامنت بذارم يا نه!!!آخه من هميشه نوشته های نسيم جون رو ميخونم،امّا خيلی کم پيش ميآد که کامنت بذارم و حالا پيش خودم فکر کردم که اگه الان کامنت بذارم ممکنه باعث دلخوری نسيم عزيز بشه که چرا قبلاً کامنت نميذاشتم و حالا که نيست به قول معروف چشم
    صاحب خونه رو دور ديدم #tongue اينجوری اينجا رو اشغال ميکنم،اما فکرام رو کردم و ديدم درست نيست مونا خانوم گلمون#kiss آپ کنه و من واسش از اين کامنتای طولانی( و سرسام آور نذارم) #sick #devil

  16. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    اين چرا دو تا شد#surprise
    تقصير من نبودا#worried اصلا هم قصد نداشتم که الکی ذوق زدت کنم#laugh

  17. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    خوب بريم سر اصل مطلب:
    در مورد پست معرفيت که بايد بگم خوشبختم از آشناييتون#kiss ..هر وقت انتقادی داشتم حتماً بهت ميگم تا حالاش که خوب خوب بوده،ماشالا يه پا نويسنده هستی خانوم خانوما#hug

  18. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    در مورد پست ديروزت :
    اون اول چی بود که حذف شد#surprise ؟(حالا اگه خواستی در گوشم بگو)(چشمک غليظ به قول خودت#winking )
    دوم اينکه من هم از اين شکلکا دوست دارم(خودت ميدونی ديگه#blush ) اما حرف دختر آفتاب جالب بود،من هم که گاهی يواشکی ميام وبلاگ خونی !!مامان اگه اين شکلکا رو ببينه يه موقع فکر ميکنه دارم چت ميکنم،حالا بيا و درستش کن#silly
    سوم: به نظرم جوک گفتن يه هنره!که من واقعاً ندارم#sad ،اول از همه اينکه جوکی رو که ميشنوم زود فراموش ميکنم #yawn و دوم اينکه اصلاً نميتونم مثل آدم يه جوک بگم#surprise ،حالا نميشه زياد توضيح داد،اومدم ايران بهم يه کم اصرار کن که واست جوک بگم که خودت متوجه بشی چی ميگم#laugh #kiss (این دو تا شکلکا بد جور ه هم چسبیدن#winking )
    چهارم:اين قسمت رو باهات موافقم در بست
    پنجم:در گوشی#winking
    و ديگه اينکه خوب جواب مديرتون رو دادي،نميدونم آخه اين حرفای بچگونه يعنی چی !!!با اين رفتار به بچه ها از بچگی حسرت خوردن و حسادت رو ياد ميدن،البته به نظر من
    خدا رو شکر من هيچ وقت تو زندگيم اينجوری نبودم و نيستم#eyelash
    جوکهات هم باز بامزه بود،مخصوصاً اون قزوينه#rolling

  19. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    و اما پست امروز!!!
    سلام به روی ماهت#surprise #kiss
    خيلی با حال بود خاطره ات
    معلوم شد که تو به کی رفتی،شيطنتتون رو عرض ميکنم #hug وروجک
    اين معما ها چيه #surprise ؟؟فکر نميکنی بهتره اول جواب معما رو بگی بعد خودش رو آخه اينجوری که همه ذهنشون منحرف ميشه(البته به جز من،خودت ميدونی که من اصلاً اينجوری نيستم#rolling )
    جوکا هم بامزه بود و نو،،،مخصوصاً اون مسابقه اسب دوانی#laugh
    اگه يادت موند و اگه نسيم#flower اصلاً منو بشناسه،بهش سلام برسون،اميدوارم که هميشه شاد و سلامت باشه#heart
    نويسنده جون من برم تا اين کامپيوتر قاط نزده با اين کامنت کوتاه#sick

  20. *مرغ---دريايی* می‌گوید:

    اينم به نيت نمره ۲۰ ای که قراره فردا بگيرم#sick البته بدون ۲#grin

  21. وحيد می‌گوید:

    سلام تازه يادم امد تو همون کسی هستی که ادد ليستهای دختر افتاب را کش رفتی و برای همشون از جمله من ژيغام دادی ببخشيد افشای عمومی می کنم چون وظيفه رسانه های عمومی از جمله وبلاگ زير اب زدن هم هست ديگه حالا هم امدی اينجا تو وبلاگ مردم می نويسی عجب وروجکی هستی

  22. آرش می‌گوید:

    #grin ماچ ما چی شد؟

  23. سانی می‌گوید:

    به آرش: اون ماچ که پست مانيا بود #grin #surprise #silly

  24. مونا می‌گوید:

    به آرش :
    ماچ تو رو از مقامات بالا گفتن به جايی نمی شه#silly تو خودت بايد خدمت برسی#rolling وگرنه من مال تو هم يادم بود#tongue

  25. سوک سوک می‌گوید:

    چی شد؟#worried
    اينجا چه خبر شده بيد؟!!
    نسيم!!
    آهای نسيم#worried

  26. سوک سوک می‌گوید:

    آهان مونا!!!!

  27. فريد می‌گوید:

    حالا کی توش باد داده بود؟#laugh #winking
    نکنه کار تو بوده #devil #rolling
    ايميلو خوندی؟#sick

  28. نازمهر می‌گوید:

    مونا جان جوكهات واقعا دست اوله. مرسي#kiss

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.