سینا امد و رفت زنگ زد میتونم بیام ببینمت ومن گفتم اره :embaressed سه شنبه اول رفتم سرکار بعد انجمن ام اس که هرماه برگزار میشه این ماه هم تقریبا تکرار جلسات قبل بود با یک نکته جدید که فردا میگم در ضمن اینبار از صدا و سیما واسه ضبط رادیویی امده بودند و سالن شلوغ بود انگار ملت فهمیده بودند ضبط میشه :winkچند نکته خنده دار هم بوجود امد که شنیدنش خالی از لطف نیست توی این جلسات حلقه دعا تشکیل میدهند و چند نفر که بیمارترن وسط حلقه قرار مگیرند پس از اتمام دعا و ریلکسیشن از وسطی ها سن و سابقه بیماری و حالشان را میپرسند وقتی از یکی از مریضا پرسیدن چندسال ام اس داری گفت من ام اس ندارم و قهقهه سالن بلند شد :rollingنکته دیگه پسرکی با مادرش اومده بود مادره ام اس داشت و خانم علایی موقع ارامش گیری دست پسره را گرفت و از مادرش دور کرد تا نظم جلسه بهم نخوره اما پسرک سرشو انداخت پایین در حد افتادن نه پایین معمولی که من بدادش رسیدم وگفتم بابا این بچه تلف شد از بس خجالت کشید :embaressedو امدند وتحویل مادرش دادند خلاصه جلسه با چندتا لطیفه من به خیروخوشی تموم شد بعد با اژانس رفتم واسه خرید میوه و شیرینی و شام واسه مهمون بازی عصرم که سینا امد اولش برام غریبه بود خیلی حرف داشتم واسه گفتن اما همشون یادم رفت و در کمال ارامش سپری شد پرسید فکر کردم دیگه راهم نمیدی و من گفتم خیلی سعی کردم تا حدی هم موفق بودم اما نشد خلاصه امروز صبح هم با خداحافظی اشک من رفت.:cryراستی واسم یه یو اس پی و چند چیز دیگه سوغاتی اورده بود اخه یواس پی را با کیفم دزد برد یادتون میاد که:nottalking
نسیم
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
اوه اول شدم نسیم جون انگاری…#grin
امروز بار دوم است که من به اینجا میام#silly #winking
خوب پس تو هم بله#winking حقا که به خودم رفتی و هر جا باشی اونجا رو از خنده با جوکهات می ترکونی#laugh
خدارو شکر به آرامش و خوبی گذشته
جدايی سخته…
خوب خدارو شکر که همه چی به خير و خوشی گذشته…در ضمن نسيم جون من سال اخرم(اخه تو نظر دونيم پرسيده بودی!) #grin
didi nasim khanoom ke be khoobiyo khoshi gozasht?ama in maraseme khanoome alaei ke mano koshte,ama dar kol khanoome mehraboono khoobi hastan.movafagh bashid#flower 1
پس حسابی خوش گذشته #winking #kiss
ديدي خوب برگزار شد؟#smile
اين مهمونا هميشه اومدنشون باعث خوشحاليه البته اين نوع خاص و عزيزش#heart يو اس پی هم مبارکه اين يکيو بيشتر مراقبت کن#winking
آدم خيلی وقتها نميتونه حريف دل خودش بشه.
راستی من نميدونم يو اس پی چيه؟!
اهان پس مهمونت سينا خان بوده#party
اهان پس مهمونت سينا خان بوده#party
وبلاگتون پر انرژی مثبت .موفق و شاد باشی#smile
لازم شد با اين مشغله رجوع کنم به آرشيو#yawn
ادم عزیز یو اس پی یه حافظه جانبی است که مثل دیسکت یا سی دی عمل میکند با قابلیت ری رایت بالا و گنجایش ۳۲ مگ تا چند گیگ
هميشه شاد باشی فلاش مموری هم مبارکه چيز خوبيه #kiss
#silly
منم سينا ميخوامممممممم!!
سلام
قبل از شهادت امپراطور، ایشان دفتری را در اختیار من گذاشتند که حاوی مطالب نانوشته بسیاری است و ایشان خواستند تا هرچند روز یکبار یکی از این مطالب را برایتان در سرزمین آبهای همیشه آبی بخوانم و ضمنا اگر متنی داشتید میتوانید به آدرس من و یا سزار بفرستید هر دو را میخوانم و در سرزمین آبهای همیشه آبی مینویسم و این خواسته امپراطور شهیدمان است.حضور شما او را خوشحال و مرا برای انجام خواسته ایشان دلگرم میکند.
در ضمن وصیتنامه ایشان در روز پنجشنبه در سرزمین آبهای همیشه آبی خوانده میشودو امیدوارم که شما باز هم با آمدنتان مرا دلگرم کنید.
اکنون من خود پر از دردم امابا آمدن شما این درد قابل تحمل تر خواهد بود.
بهار رضازاده
خوشحالم که مشکل اين وب حل شد #party
U.S.B
منم ۲۰ پس چی که هستم#grin
سلام نسيم جان خوبی خوشی سلامتی
#flower
خدارو شکر که هم شما خوبی هم اين سايتی که يه خط در ميون از خودش مشکل در وکنه#worried
سلام.فکر کنم دیروز بود که اومدم اینجا یا پریروز که مشکل داشت این وبلاگتون(؟).خوب همه چی روبه راهه دیگه.راستی از لطیفه هاتون برای ما هم تعریف کنید.
#flower
نسیم عزیز : از این همه لطفتون ممنونم. ببخشین اگه ناراحت شدین.همش تقصیر این سوک سوک عزیزه#cry #brokenheart #grin
اگه ناراحت شدین که حتماً شدین ، ببخشین.آخه خیلی ناراحت بودم و نفهمیدم چی گفتم. از حالا جبران میکنم.
خیلی خوشحالم که یه دوست مهربون پیدا کردم. به این راحتیام از دستش نمیدم. #heart #hug
و در پایان هم از خدا میخوام که در تمامک لحظات زندگی شاد و سرحال باشین. و مثل همیشه انرژی بخش.
یا حق
#flower #blush
خیلی مسخره بود. من که نمیدونم از چیش خوشتون اومده. پسر بازی هم قدیمه شده#sick