مراسم دعا

دیروز خونه یکی ازدوستام ختم انعام دعوت بودم من زیاد اینجور مراسم نمیرم چون زیاد بهره ای ازشون نمیبرم ترجیح میدم خودم و خودم قران بخوانم نه هول هولکی یه سوره را با صدای بلندبلندگو بشنوم و بعد برن سراغ اش خوردن و غیبت کردن اما دیروز رفتم اولین چیزی که تعجبم را واداشت مادرایی بودن که با بچه هاشون از شیرخوار تا ده دوازده ساله اومده بودن من اگه جای اون بچه ها بودم از اول تا اخرونگ میزدم اخه هم اتاق گرم بود هم صدای خانمه بلند تازه بلندگو هم داشت :devil:cry
اگه جای بچه های بزرگتر بودم هم که یک لحظه روپام نبودم و هی شیطونی میکردم نمیدونم چرا به شادی بچه ها بی توجهیم لباسای مشکی با چشمان گریان و صدای دادزدن البته من با عزاداری و احترام به بزرگان و راه ومنششان اصلا مخالف نیستم مخالفتم با حضور خردسالان در این مراسمه اخه هرسخن جایی و هرنکته مکانی دارد.:loser:thinking

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

16 دیدگاه دربارهٔ «مراسم دعا»

  1. سانی می‌گوید:

    باهات موافقم #kiss

  2. بهار می‌گوید:

    سلام#flower
    من هم موافقم. قرآن و دعا رو بايد با آرامش خوند نه هول هولکی. بچه ها هم بايد شيطونيشونو بکنن بزرگ شدن خودشون دعا ميکنن.
    مامانم يه بار رفته بود يکی از اين مراسم تا سه روز نميتونستم سر حالش بيارم#sad

  3. نگار می‌گوید:

    منم بذم مياد

  4. شيما می‌گوید:

    سلام خانومی زيارت قبول#hug #kiss
    خدا رو شکر راحت رفتيب و اومدی و بهت خوش گذشته ٬ خيلی دلم ميخواد برم#yawn خدا قسمتم کنه
    در مورد مراسم دعا و بچه ها شددددددییییدا موافقم از بچگی منو میبردن اونجااااا#sad صدامم نبايد در ميومد. همينه که الان خوشم نمياد (البته الان به خاطر همون موردی که اشاره کردی => غيبت)
    دوست دارم#heart

  5. مرجان می‌گوید:

    من یک پسر کوچک دارم اگر نخواهم همراهم ببرمش باید هیچ جا نرم #yawn

  6. مريم می‌گوید:

    سلام نسيم جون .
    کاملا باهات موافقم که اگه جای بچه ها بودم شيطونی می کردم #winking .
    ولی واقعا خوندن هول هولکی به چه درد می خوره ؟!

  7. سوک سوک می‌گوید:

    سلام الیکم ای بابا نسيم جان تو ايران چی . کی سر جای درستش قرار می گيره#party

  8. سوک سوک می‌گوید:

    نه ديگه همکارم بعد از چند دقيقه به کنک يه همکار ديگه اش با اون وضع(چوب و …)کلاغ رو نجات دادن البته مردشو#grin

  9. طارمه می‌گوید:

    بچه وجودش خوبه.حداقل خدا يه نگاهی به مجلس ميکنه.#grin

  10. فريد می‌گوید:

    نسيم جان سلام
    منم باهات موافقم ولی اونجا که نوشتی برم سراغ آش خوردن و غيبت کردن کلی خنديدم #winking پس تو مراسم دعا هم غيبت ميکنن#laugh #flower

  11. فريد می‌گوید:

    راستی مهرداد هم در مورد اين بريس ارگو نوشته نمی دونم خوندی يا نه

  12. شهلا می‌گوید:

    آی نسیم جان خدا خیرت بده دیگه از این حرفها گذشته عزیزم… #tongue

  13. صدف می‌گوید:

    اصلا با بچه مخالفم در هر جا!#tongue

  14. سعيد می‌گوید:

    چی بگم؟

  15. نازمهر می‌گوید:

    نسيم جان من خودم هيچ وقت در مراسم ختم انعام و در کل اين مراسم شلوغ شرکت نمی کنم. چون اصلا بهم مزه نمی ده.
    دوست دارم هرکاری رو با ميل انجام بدم تا حس کنم يه بهره ای بردم حداقل.
    در مورد بچه ها هم فقط می شه اينجوری فکر کرد که مادراشون يا می خوان اينجوری بچه هاشون رو به اين مراسم عادت بدن #winking يا اينکه کسی رو نداشتن بچه رو بذارن پيش اون.
    که البته من اگه بودم نه خودم می رفتم و نه بچه رو می بردم.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.