يكي بود يكي نبود مردي بود كه زندگي اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود .وقتي مرد همه مي گفتند به بهشت رفته است .آدم
مهرباني مثل او حتما به بهشت مي رفت. در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ي كيفيت فرا گير نرسيده بود.استقبال از او با تشريفات مناسب انجام نشد.دختري كه بايد او را راه مي داد نگاه سريعي به ليست انداخت و وقتي نام او را نيافت او را به دوزخ فرستاد. در دوزخ هيچ كس از آدم دعوت نامه يا كارت شناسايي نمي خواهد هر كس به آنجا برسد مي تواند وارد شود .مرد وارد شد و آنجا ماند. چند روز بعد ابليس با خشم به دروازه بهشت رفت و يقه ي پطرس قديس را گرفت: اين كار شما تروريسم خالص است!
پطرس كه نمي دانست ماجرا از چه قرار است پرسيد چه شده؟ابليس كه از خشم قرمز شده بود گفت:آن مرد را به دوزخ فرستاده ايد و آمده و كار و زندگي ما را به هم زده. از وقتي كه رسيده نشسته و به حرفهاي ديگران گوش مي دهد…در چشم هايشان نگاه مي كند…به درد و دلشان مي رسد.حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت و گو مي كنند…هم را در آغوش مي كشند و مي بوسند.دوزخ جاي اين كارها نيست!! لطفا اين مرد را پس بگيريد!! وقتي رامش قصه اش را تمام كرد با مهرباني به من نگريست و گفت: ((با چنان عشقي زندگي كن كه حتي اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادي… خود شيطان تو را به بهشت باز گرداند))
نسیم
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
#worried يعنی چی؟؟؟!!!
سلام نسيم
من مطلبت رو می خونم می فهمم چی می گی ولی درسته – فقط خودت هستی که واقعا دردها و رنجها و شاديهات رو درک می کنی
آدما متفاوتند و از روشنی کامل تا تاريکی کامل روی يک پيوستار می تونی آنها رو ببينی/
از خدا هم بگذر که عدالتش توی تفاوتها نهفته است. هيچ دو شی را يکسان نعمت نبخشيده است.
من واقعا می خواهم نسبت به توانايی که دارم مفيد باشم. تو و نوشته هايت روی من اثر بسيار مثبت داشته ( همانطور که گفتی برای ديگران مفيدی) تو هم اگر کاری از دست ما بر می آيد بگو. راست می گويی حرف زدن تنها فايده نداره . ولی راه ارتباط ما آدما يکيش همينه.
دردهای و رنجهای آدمی را پايانی نيست ولی خودت می بينی زندگی تحمل را به همه می آموزد. بايد لذت رنج نيز آموختنی باشد!
سلام من نظر قبلی ام را در مورد يه يادداشت دادم فکر کنم مطلب عوض شد. و حالا از این لطافت سخنت صبر را می آموزم.يا مقلب القلوب و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
خيلی عای بود ، کيف کردم ، دستت درد نکنه#kiss
سلام. اول اينکه اين نوشته خيلی غمناک بود. آيا اين حال و هوای خودتون رو نشون ميداد؟ اگه اينه خيلی غمگينه.. حال و هوای وبلاگ رو هم اول اينکه اين نوشته های غمناک رو نذاريد (البته اينا پيشنهاداته وگرنه شما اگه اينجا حرف نزنيد بالاخره کجا بايد صحبت کنيد . اينا فقط پيشنهاده برای عوض کردن حال و هوای اينجا چون پرسيده بوديد) بعد هم رنگش.. رنگش خيلی ماته.. قلب آدم وا ميسته.. موفق باشی خواهر گلم.
مطلب اول چيز ديگه ای بود اما کمی نااميدانه با بعدی که اميدوارانه تر است عوضش کردم کامنتهای ارش و ابوالفضل عزيز شايد مال قبلی باشه
من نميدونم اون متنی که ميخواستم براش کامنت بذارم چی شد؟!! چرا اينجوری شد؟!! قاطی شد من اين نظری که دادم برای يه متن ديگه بود نه برای اين..
#applause آره اين درسته….#hug
#grin بريم حال شيطون رو بگيريم؟!!!#rolling
سلام نسيم جون چقدر قشنگ بود و چقدر با مفهوم . مرسی لازم بود . برای متن پائين کاش فاصله نبود.#kiss
سلام نسيم جان#flower
راستش من خيلی وقته وبلاگتونو ميخونم تقريبا آرشيو رو هم خوندم . ولی کامنت نذاشته بودم#blush
خيلی زيبا بود.#flower #flower
sackmone
sackmone
raptack
raptack
online poker
poker
online casino
casino
pengtail
pengtail
flatchap
flatchap
all recipe
dapomsaz
chili recipe
dapomsaz
free recipe
dapomsaz
bomomtih
bomomtih
juussyil
juussyil
free online poker
free online poker