امروز از یک دوست عزیز پرسیدم چطور میشه شاد زیست ؟ و از زندگی لذت برد گفت قبول کردن همه چیزهایی که در اختیار ما نیست و تلاش برای رسیدن به آنچه در قدرت ماست وقتی از بیماری پرسیدم و پیدا شدن داروی ان و شفا ………. گفت : گاهی شفا درمان بیماری نیست بلکه قبول معقولانه آن است .
عجب سخت است حمام رفتن اینقدر اینکار برایم سخت شده که گاهی از لذت آب بی بهره میمانم .
امروز اینجا حسابی بارون امد و من درختها را دیدم که پر از پاکی شدند.
از این در هم گویی عذر می خواهم.
نسیم
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-