روز آخر

امروز ۲۳ اسفند هزار و چهارصد و دو، آخرین روز کاری من به عنوان کارمند دولت است. احساس غریبی دارم مثل بچه ای که راه خانه اش را گم کرده و نمی داند از کدام طرف باید برود. امیدوارم هیچ کس داد نزند آهای راه خاته کجاست؟ خوشبختاته من درس خواندن را بهانه ادامه زندگی قرار دادم. چه بهانه قشنگی!!!

امسال هوای عید ندارم وقتی فقر، کشتار، بردگی، سو استفده غیرقانونی، بی عدالتی، سیل در کپر بینوایان  و … بیداد می کند دیگر جایی واسه عید باقی نمی ماند. سفره هفت سین، بدون بابا و عیدی نوه ها صفایی ندارد.

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

3 دیدگاه دربارهٔ «روز آخر»

  1. حمزه می‌گوید:

    سلام
    امیدوارم خوب باشید
    درگذشت پدر بزرگوارتان رو تسلیت میگم. روحش شاد و یادش گرامی🌹🌹

    همچنین سال نو رو به شما و خانواده محترمتان تبریک میگم. امیدوارم سال و سال های خوبی پیش رو داشته باشید🌹🌹🌹

      

    [پاسخ]

  2. حمزه می‌گوید:

    همه ساله بخت تو پیروز باد
    شبان سیه بر تو نوروز باد.(فردوسی)

    🌹

      

    [پاسخ]

  3. هدایت می‌گوید:

    بازنشستگی رو فکر کنم باید تبریک بگم.. همچنین نوروز و سال نو رو.

    با بهترین آرزوها برای شما و خانواده محترمتون.

      

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.