چهارشنبه رفتم کلاس کارگاه به استاد گفتم من نمیتونم کاری انجام بدهم اما قصدم بعد از تحصیل کار عملی نیست میخواهم تا دکترا برم و مدرس بشم.گفت انشاا.. اما دانشجویان سالم هم فقط اشنا میشوند وتو برو با یکی از دخترا شریک شو. اون کارکند اگه اونم نیومد تو تنها باش من درستش میکنم. اول کمی احساس غریبی کردم بعد دو تا با من شریک شدند یکی متاهل با دوبچه و یکی دختری ریزه میزه که با پسرمیز کناری نگاه ردوبدل میکردند طاقت نیاوردم پرسیدم نامزدید و گفت اره توی دلم گفتم یا ما دیر فهمیدیم عاشقی یعنی چه یا اینا هولند؟و باهوش :loveدر درک مسایل .کار کلاس/ تراش یک قطعه بود و دانشجویان ترم دوم به هم مهندس میگفتند یاد دانشجویان پزشکی ترم اول و دکترگفتنشان افتادم .کار من نظارت بر تراش اونا بود بدون گونیا میگفتم کجاش کجه بهم میگفتند ناظر.وقتی برادرم اومد دنبالم گفت همه کار کردی فقط کارگاه تراش بود که نرفته بودی که اونم رفتی! :surprise
فید وبلاگ:
Special.ir
-
نوشتههای تازه
دستهها
پیوندها
- آشنايي با يك معلول قطع نخاع
- آیدا …
- الهه ی مهر
- این مهمان ناخوانده
- ب مثل بهاران
- تلخ و شیرین
- دست نوشته های راما
- دیوونه
- روز + نامه (نگین حسینی)
- زندگی اهورایی من
- زیستن با معلولیت
- سلام ام اس
- سوته دلان
- مادر یک روشندل
- مرا آفرید آن که دوستم داشت
- مژی جون و شوشو
- نابودی ام اس
- همدم روح
- ویولت (من و ام اس)
- یک قدم به خوشبختی با پاهای خیالی
آخرین دیدگاهها
- سوسن جعفری در تولد و بی آرزویی
- حمزه در عروسی برادر کوچکه
- هدایت در روز آخر
- هدایت در دی و بهمن پر تنش
- حمزه در روز آخر
اطلاعات
-
#hug
درود بر نسيم عزيز …
اتفاقن بهت مي آد نظارت! نمي آد؟
بیش از این لیاقت توست گلم#flower
در مورد عشق نیز باید بگم”تا بوده ه8مینجوریا بوده”#winking
سلام
از قدیم گفتن خواستن توانستن است.
موفق باشی.
#grin
سلام عزیزم
تو دختر توانایی هستی مطمئن باش#flower
#smile ايول اين نظارتها هم خودش عالمی داره هااااا
#grin
سلام
موفق باشی تو هر کاری#heart
مبارکه#flower