عکسبرداری

اونروز که رفتم از زانوی دردناکم عکس بگیرم تخت اونقدر بلند بود که یک ادم سالم هم نمیتونست ازش بره بالا چه برسه به بیمار با کمک دوستم و خانم عکاس و یه اقا رفتم بالا و به خانمه گفتم تخت اکس ری حتما جایی واسه تنظیم بالا پایین شدن داره
خانمه گفت نداره :thinking
گفتم فکر نمیکنم خارجی ها بیفکر ساخته باشن:teeth
خلاصه عکس برداری تموم شد و مث همیشه سقوط راحتتر از صعود بود:shades
موقع نشستن روی ویلچر راحت نشستم و گفتم اونقد هم بیعرضه یستم
که ناگهان خانم عکاس سر و صورتم را بوسید:surprise:hug
پیوست چه کیفی میده کتاب خوندن با شنیدن اهنگهای سانتانا و احساس کامل عدم وجود:wink

درباره nasim

با اسم ساختگی نسیم آمدم. اندوه سبب شد اینجا بیایم آخه بیماری ام اس دارم.بسیار از نظر جسمی کم توانم اما روح بزرگی دارم.
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

10 دیدگاه دربارهٔ «عکسبرداری»

  1. سانی می‌گوید:

    #eyelash #kiss از طرف من بچسبون به لپت

  2. امير می‌گوید:

    #flower

  3. فرزانه می‌گوید:

    سلام…بميرم واست نسيم جون…مرسی که اومدی

  4. يه دوست می‌گوید:

    #applause #heart

  5. پيمان می‌گوید:

    #grin #tongue #flower

  6. پيمان می‌گوید:

    راستی اسم وب لاگم عوض شده ها
    اگه لطف کنی لينک رو تصحيح کنی ممنون می شم#flower

  7. کمنکنممننمنم می‌گوید:

    #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower #flower

  8. *مرغ---دریایی* می‌گوید:

    سلام نسيم جون
    ميگماااااااااااااااااا#eyelash خوش به حال خانم عکاس#kiss
    عکاس هم نشديم#sad
    #flower

  9. ساناز می‌گوید:

    ای ول سقوت آزاد #grin #heart #kiss

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.